مارها که می میرند

فلس اژدر مهتاب

از کتف من می ریزند

مثل گلِ سرخِ زخمِ بسترِ گرم که بر سیاله ی مرگ می راند

و در خنکای بامداد تن را وداع می گوید

مارها که می میرند دخمه های گشاده نیشترهاشان فروتر؛

الگوی یاخته های مرداران بیش تر به هم می ریزند

کهرهای زمستان بر آسمان شب که می تازند

منطق اطناب یال هاشان به موجزهای شیدای زمین می بازند

مارها که می میرند. به یاد غزل های غمگین جدایی؛

خنده ام را صرف؛ در ضمیر اتصال خزش های اریبشان می سازند.

مارها که می میرند


طبیعت طریقت مارها ,های ,میرند ,ریزند ,موجزهای ,زمین ,مارها که ,که می ,می ریزند ,می میرند ,به موجزهایمنبع

ماه مبارک رمضان 1398

رمضان کریم

قربانی

شعر نظامی

شعر عارفانه دو

شعر عارفانه

خرید خانه بهشت

مشخصات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

فروشگاه محوطه سازی آیا تلگرام بدون فیلتر شده است؟ مطالب حوزه لوازم التحریر و نوشت افزار تعبیر خواب روانشناسی لیوان تبلیغاتی - هدایای تبلیغاتی راسا گیفت این نه منم tangehraz pareparvaz تخفیفان