به نام يزدان پاک
ماه مبارک رمضان درمان روح و جسم امت انور اسلام است
بعضي از پزشکها ايمان ضعيفي دارن بر بيماران خود مي گويند شما چربي خون داري يا قند خون و زخم معده داري
و مسلمانان را از گرفتن روزه منع ميکنن من به اين نوع پزشکان ميگويم خودشان روح بيماري دارن
و ايمان ضعيف خداوند انسان را از خاک افريد و 124 هزار پيامبر فرستاد خاتم پيامبران محمد امين رحمت اللعالمين قران کريم را بر انسان هاي ازاد انديش و مومن هديه از طرف خداوند اورده است
با کمال تاصف عده اي از دور انديشان که از سواد بالايي بر خردار اند در مکتب صهيونيسم وکمونيست ويهوديت
مدرک خود را در سطح دکترا و سطوح بالا تر در سطح پروفوسورا دارند فقط ب فکر زور بر امت اسلامس تسلط بر ان دارن خود را ب ناداني ميزنن و
از اصل اسلام خارج گرديده اند ب نام خدا وند دروغ ميگويند و به هر ترفندي از دين اسلام ميگريزن و براي بقاي
عمر شصد سال يا هفتاد ساله بيهوده دشمني با خلق خدا اينها رو مردم با سوادي ميدانن ب انها عتماد ميکنن از ان اعمتاد بخاطر جمع کردن مال دنيا تمام بيماري هاي خطرناک در جامعه پخش
ميکنن و غافل از اين خداوند مهربان علم بيشتر و اگاهي بيشتر از اوضاع انها دارد وشر انها را ب خودشان در همين دنيا بر ميگرداند کساني که وکالت مردم را بر عهده ميگيرند خيانت در امانت ميکنن با طرف مقابل تباني ميکنن و خود را مورد عذاب الهي قرار ميدهند
خداوند قوم هاي مختلف را خلق کرده تا هم رابشناسن و داوراني را قرار داده است تا قضاوت و حکم دهند اي داورن محترم بدانيد اگر حکمتان خطا باشد با خدا طرفي
خداوند از حق خود ميگذرد ولي از حق مومن و حق ضعيف انتقام ميگيرد بخشش خدا شامل حال شما نيست پس اگاه باشيد حکم شما حکم خداوند است بجاي خدا حکم ميدهيد
واگر حکم شما اشتباه باشد انتقام خدا حتميس امروز در جامعه ما حق مظلوم فراموش گرديده است اميد وارم با روزي ماه مبارک رمضان ب حقايق خداون اگاه شويد حق ضعيفي ناحق نشود تا خداوند ز اعمال نيک شما خوشنود شود
در حق خودا کوشا باشيد خداوندا ما را ب راه راست که خوبا در گاه تو که خود بر انان اعطا فرموده ايد بر ما انسان ها شريف پاک عطا کنيد امين يا رب العالمين
پروردگار سلام دود و صلوات بي پايان خود و مارا ب حضرت مصطفي و امت سحابه بر ايشان برسانديد درروز 23 رمضان شب ليلالقدر دست به درگاه تو ميگشايم پروردگارا دست رد بر سينه ما نگذار و پدر مادر ما را زبر چتر رحمت خود
قرار دهي سرزمين مقدس اسلام محفوظ بگردان بارالها شر يهوديت کمونيست وصهينويست ومنافق از سرزمين اسلام کوتاه بگردان
با اداي احترام فتح الله زاله طبيعت طريقت سنت حضرت رسول الله
09353080249
بنام خداوند بخشنده مهربان
تاریخ شنبه 23 رمضان شب لیله القدر مبارک باد بر مومنین گیتی
طاعت و اطاعت مومنین دنیا بخصوص ملت ایران و مردم کردستان قبول حق گردد.
ماه مبارک رمضان فرصتی گران بحا بود برای انسان های مومن زیرا که ماه مبارک رمضان در هر سال یک بار اتفاق می افتد و یک بار فرصت پرداخت زکات موجود است
که هم نوع از نظر مالی در برابر قوی احساس خجل نکند. شب لیله القدر فقط در این ماه وجود دارد که همه به نوعی از برکات این شب آگاهی داریم.
در ماه رمضان فردی که روزه است جسمش در استراحت است (از نظر خورد و خوراک)
در این مدت بدن هایی که دارای قند خون و چربی خون و هستند برایشان فرصتی فراهم شده که علاوه بر عبادت ها نگاهی به سلامتشان نیز بندازند.
سیدی از نور آدمی از خاک بر جمال محمد صلوات
با ادای احترام فتح الله ژاله خادم طریقت رسول الله (09353080249)
بدانید که خداوند بجای قربانی کردن اسماعیلتان
دیگر گوسفند نمی فرستد.
بلکه اینبار بجای قربانی کردن اسماعیلتان
متخصصان تعلیم و تربیت می فرستد.
چون در دوران حضرت ابراهیم
متخصصان تعلیم و تربیت فرزندان
همانند امروز وجود نداشتند.
در این دوران حتی گوسفندان را نیز
نبایست قربانی کنیم ،
بلکه جهل و خرافه پرستی و فقر
و بیسوادی را باید قربانی کنیم .
ولاغیر
عدل است که بنیاد ظفر ها باشد
ظلم است که موجب ضررها باشد
جودست که پرده دار هر عیب بوَد
بخل است که سرپوش هنرها باشد
نظامی
تو مرا جان و جهانی چه کنم جان و جهان را
نفسی یار شرابم نفسی یار کبابم
ز همه خلق رمیدم ز همه بازرهیدم
ز وصال تو خمارم سر مخلوق ندارم
چو من اندر تک جویم چه روم آب چه جویم
چو نهادم سر هستی چه کشم بار کهی را
چه خوشی عشق چه مستی چو قدح بر کف دستی
ز تو هر ذره جهانی ز تو هر قطره چو جانی
جهت گوهر فایق به تک بحر حقایق
به سلاح احد تو ره ما را بزدی تو
ز شعاع مه تابان ز خم طره پیچان
منگر رنج و بلا را بنگر عشق و ولا را
غم را لطف لقب کن ز غم و درد طرب کن
بطلب امن و امان را بگزین گوشه گران را
من از کجا پند از کجا باده بگردان ساقیا
بر دست من نه جام جان ای دستگیر عاشقان
نانی بده نان خواره را آن طامع بیچاره را
ای جان جان جان جان ما نامدیم از بهر نان
اول بگیر آن جام مه بر کفه آن پیر نه
رو سخت کن ای مرتجا مست از کجا شرم از کجا
برخیز ای ساقی بیا ای دشمن شرم و حیا
بیا بیا دلدار من دلدار من
تویی تویی گار من گار من
بیا بیا درویش من درویش من
تویی تویی هم کیش من هم کیش من
هر جا روم با من روی با من روی
روز و شبم مونس تویی مونس تویی
ای شمع من بس روشنی بس روشنی
تیر بلا چون دررسد چون دررسد
دل را کجا پنهان کنم
ای فخر من سلطان من سلطان من
چون سوی من میلی کنی میلی کنی
دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند
بیخود از شعشعه پرتو ذاتم کردند
چه مبارک سحری بود و چه فرخنده شبی
بعد از این روی من و آینه وصف جمال
من اگر کامروا گشتم و خوشدل چه عجب
هاتف آن روز به من مژده این دولت داد
این همه شهد و شکر کز سخنم میریزد
همت حافظ و انفاس سحرخیزان بود
سالها دل طلب جام جم از ما میکرد
گوهری کز صدف و مکان بیرون است
مشکل خویش بر پیر مغان بردم دوش
دیدمش خرم و خندان قدح باده به دست
گفتم این جام جهان بین به تو کی داد حکیم
بی دلی در همه احوال خدا با او بود
این همه شعبده خویش که میکرد این جا
گفت آن یار کز او گشت سر دار بلند
فیض روح القدس ار باز مدد فرماید
گفتمش سلسله زلف بتان از پی چیست
حجاب چهره جان میشود غبار تنم
چنین قفس نه سزای چو من خوش الحانیست
عیان نشد که چرا آمدم کجا رفتم
چگونه طوف کنم در فضای عالم قدس
اگر ز خون دلم بوی شوق میآید
طراز پیرهن زرکشم مبین چون شمع
بیا و هستی حافظ ز پیش او بردار
در وفای عشق تو مشهور خوبانم چو شمع
روز و شب خوابم نمیآید به چشم غم پرست
رشته صبرم به مقراض غمت ببریده شد
گر کمیت اشک گلگونم نبودی گرم رو
در میان آب و آتش همچنان سرگرم توست
در شب هجران مرا پروانه وصلی فرست
بی جمال عالم آرای تو روزم چون شب است
کوه صبرم نرم شد چون موم در دست غمت
همچو صبحم یک نفس باقیست با دیدار تو
سرفرازم کن شبی از وصل خود ای نازنین
آتش مهر تو را حافظ عجب در سر گرفت
ﻫﻤﺴﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺍﯼ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ، ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺑﺎﺯﯼ ﻣﯽﮐﺮﺩ ﻭ ﺑﺎ ﺍﻧﮕﺸﺖ
ﺑﺮ ﺯﻣﯿﻦ ﺧﻂ ﻣﯽﮐﺸﯿﺪ .
ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﭼﻪ ﻣﯿﮑﻨﯽ؟
ﮔﻔﺖ : ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺳﺎﺯﻡ
ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﯽ؟
ﮔﻔﺖ : ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﻢ .
ﭘﺮﺳﯿﺪ : ﻗﯿﻤﺖ ﺁﻥ ﭼﻘﺪﺭ ﺍﺳﺖ؟
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﻣﺒﻠﻐﯽ ﺭﺍ ﮔﻔﺖ !
ﻫﻤﺴﺮ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻓﺮﻣﺎﻥ ﺩﺍﺩ ﮐﻪ ﺁﻥ ﻣﺒﻠﻎ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺍﻭ ﺑﺪﻫﻨﺪ ، ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ
ﭘﻮﻝ ﺭﺍ ﮔﺮﻓﺖ ﻭ ﻣﯿﺎﻥ ﻓﻘﯿﺮﺍﻥ ﻗﺴﻤﺖ ﮐﺮﺩ.
ﻫﻨﮕﺎﻡ ﺷﺐ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﺩﺭ ﺧﻮﺍﺏ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﻭﺍﺭﺩ ﺑﻬﺸﺖ
ﺷﺪﻩ، ﺑﻪ ﺧﺎﻧﻪﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪ
ﺧﻮﺍﺳﺖ ﺩﺍﺧﻞ ﺷﻮﺩ ﺍﻣﺎ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺭﺍﻩ ﻧﺪﺍﺩﻧﺪ ﻭ ﮔﻔﺘﻨﺪ:
ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺑﺮﺍﯼ ﻫﻤﺴﺮ ﺗﻮﺳﺖ !!
ﺭﻭﺯ ﺑﻌﺪ ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻣﺎﺟﺮﺍ ﺭﺍ ﺍﺯ ﻫﻤﺴﺮﺵ ﭘﺮﺳﯿﺪ ؛
ﻫﻤﺴﺮﺵ ﻗﺼﻪﯼ ﺁﻥ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺭﺍ ﺗﻌﺮﯾﻒ ﮐﺮﺩ !
ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﻧﺰﺩ ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺍﻭ ﺭﺍ ﺩﯾﺪ ﮐﻪ ﺑﺎ ﮐﻮﺩﮐﺎﻥ ﺑﺎﺯﯼ
ﻣﯽﮐﻨﺪ ﻭ ﺧﺎﻧﻪ ﻣﯽﺳﺎﺯﺩ .
ﮔﻔﺖ : ﺍﯾﻦ ﺧﺎﻧﻪ ﺭﺍ ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﯽ؟
ﺩﯾﻮﺍﻧﻪ ﮔﻔﺖ : ﻣﯽﻓﺮﻭﺷﻢ .
ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﭘﺮﺳﯿﺪ :
ﺑﻬﺎﯾﺶ ﭼﻪ ﻣﻘﺪﺍﺭ ﺍﺳﺖ؟
ﻣﺒﻠﻐﯽ ﮔﻔﺖ ﮐﻪ ﺩﺭ ﺟﻬﺎﻥ ﻧﺒﻮﺩ !
ﭘﺎﺩﺷﺎﻩ ﮔﻔﺖ : ﺑﻪ ﻫﻤﺴﺮﻡ ﺑﻪ ﻗﯿﻤﺖ ﻧﺎﭼﯿﺰﯼ ﻓﺮﻭﺧﺘﻪﺍﯼ !
دیوانه ﺧﻨﺪﯾﺪ ﻭ ﮔﻔﺖ : ﻫﻤﺴﺮﺕ ﻧﺎﺩﯾﺪﻩ ﺧﺮﯾﺪ ﻭ ﺗﻮ
ﺩﯾﺪﻩ ﻣﯽﺧﺮﯼ !!!
ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﺩﻭ، ﻓﺮﻕ ﺑﺴﯿﺎﺭ ﺍﺳﺖ !!!.
ﺍﺭﺯﺵ ﮐﺎﺭﻫﺎﯼ ﺧﻮﺏ ﺑﻪ ﺍﯾﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﺮﺍﯼ رضای خدا باشد نه برای معامله با خدا…
بسم الله الرحمن الرحیم الحمدو الله رب العالمین ثواب ای ختم فاتحه شیرین طریقت سنت حضرت محمد مصطفی عید مبارک قربان مبارک باد بر مومنان و مسلمانان سراسر گیتی در ماه مبارک قربان سنت روزه ی ده ی حاجیان قبول درگاه حق تعالی باشد اجر و پاداش روزه ی عید قربان در نزد خداوند محفوظ است کسانی که توان مالی ندارند به مکه بروند با گرفتن ده روز روزه ی سنت ده یحاجیان خداوند مشکلات انسان را برطرف می نماید و ملایکه رحمت به فرمان خداوند به جای ان شخص روزه دار به انجام وظایف حج می پردازد به اذن الله رحمان و رحیم ثواب حج به فرد روزه دار اهدا می شود یا سلام و یا هادی ذکر شیخ عبدالله قادر گیلانی رحمت الله علیه راهنمایی راه دین است عید مبارک قربان مبارک باد بر انسان های ازاد سرار عالم
طبیعت طریقت با ادای احترام فتح الله زاله 1398.5.15
یکی از دانشجویان انیشتن به ایشان گفت :
شما سه ترم است که مرا از این درس می اندازید.
من که نمی خواهم موشک هوا کنم . می خواهم در روستایمان معلم شوم .
دکترانیشتن جواب داد : تو اگر نخواهی موشک هواکنی و فقط بخواهی معلم شوی قبول ،
ولی تو نمی توانی به من تضمین بدهی که یکی از شاگردان تو در روستا ، نخواهد موشک هوا کند
سه چیز را با احتیاط بردار : قدم ، قلم ، قسم
سه چیز را پاک نگه دار : جسم ، لباس ، خیال
از سه چیز خود را نگهدار : افسوس ، فریاد ، نفرین کردن
سه چیز را بکار بگیر : عقل ، همت ، صبر
اما سه چیز را آلوده نکن : قلب ، زبان ، چشم
و سه چیز را هیچوقت فراموش نکن : خدا ، مرگ ، دوست
بوالمغیث عبدالله بن احمد بن ابی طاهر مشهور به حسین بن منصور حلاج (کنیه: ابوالمغیث) از معروفترین عرفاً و شاعران سده سوم هـ.ق. بوده است. او در ۲۴۴ هجری به دنیا آمد.
[۲] به خاطر عقایدش[۳] عدهای از علمای اسلامی آموزههایش را مصداقکفرگویی دانسته، او را تکفیر کردند.
قاضی شرع بغداد به دستور ابوالفضل جعفر مقتدر، خلیفه عباسی حکم اعدامش را صادر کرد
و در ذیقعده سال ۳۰۹ هـ.ق. به جرم «کُفرگویی و الحاد»، پس از شکنجه و تازیانه در ملاعام به دار آویخته شد.
[۴] سپس سلاخیاش کردند و دست و پا و سرش را بریدند و پیکرش را سوزاندند و خاکسترش را به رود دجله ریختند.
شاعران فارسیزبانی همچون عطار نیشابوری، حافظ، سنایی، مولوی، ابوسعید ابوالخیر،
فخرالدین عراقی، مغربی تبریزی، محمود شبستری، قاسم انوار، شاه نعمتالله ولی و اقبال لاهوری دربارهٔ او بیتهایی سرودهاند.
مارها که می میرند
فلس اژدر مهتاب
از کتف من می ریزند
مثل گلِ سرخِ زخمِ بسترِ گرم که بر سیاله ی مرگ می راند
و در خنکای بامداد تن را وداع می گوید
مارها که می میرند دخمه های گشاده نیشترهاشان فروتر؛
الگوی یاخته های مرداران بیش تر به هم می ریزند
کهرهای زمستان بر آسمان شب که می تازند
منطق اطناب یال هاشان به موجزهای شیدای زمین می بازند
مارها که می میرند. به یاد غزل های غمگین جدایی؛
خنده ام را صرف؛ در ضمیر اتصال خزش های اریبشان می سازند.